هاشم صباغیان
تواضع طالقانی عامل افزایش محبوبیت او بود
یکی از ویژگیهای ایشان که خیلی بارز بود مسئله مصرف وجوهات شرعی بود. اصراری نداشت که حتماً باید سهم سادات و امام را به من بدهید. میگفت بعضی از شماها در مصرف این از ما اولیتر هستید. قبل از انقلاب من یادم هست که میرفتیم وجوهاتمان را به ایشان بدهیم و حسابهای مالیمان رو تسویه کنیم ایشان نمیگرفتند میگفتند پیش خودتان باشد و خودتان به شکل درستش خرج بکنید.

حضور طالقانی در جامعه امروز را چه میزان ضروری می دانید؟
بسم الله الرحمن الرحیم
اولا تشکر میکنم از کارکنان و خبرنگاران مجله پایتخت کهن از اینکه به فکر هستید که مسائل مبتلا به روز را به صورت زنده ببینید و به اطلاع خوانندگانتان برسانید. احساس میکنم آیت الله طالقانی با خصوصیات فکری که داشتند، در این مقطع میتوانستند بسیار مفید باشند. مسائل مهمی که ایشان همیشه مد نظرشان بود و برای آن تلاش میکردند مسئله آزادی بود. آزادی را از آنچه که در قانون اساسی فصل سوم یا قسمتهای دیگر پیش بینی شده بود بیش از اینها انتظار داشت، و به طور کلی اعتقاد داشتند به اینکه خدا انسانها را آزاد آفریده و باید انسانها بتوانند در یک محیطی که آزادی هست رشد کنند و این امر باعث میشود که اگر در یک قسمت جامعه آزادی حاکم باشد بقیه قسمتهای علمی صنعتی و سایر حوزهها هم از رشد بالایی برخوردار شوند. مطلب دیگری که مورد تأکید ایشان بود حقوق مردم بود. در حفظ حقوق مردم خیلی اهتمام داشت و میگفت باید سعی شود حقوق مردم حفظ بشود و اگر حقوق مردم حفظ نشود جامعه رو به خمودی میرود بر این مطلب هم خیلی پافشاری داشت و بالاخره مطلب آخر که ایشان پافشاری جدی روی آن داشتند که مسئولین مملکت بپذیرند، حق مشارکت مردم در سرنوشت خودشان بود. میگفتند مردم را همیشه باید در سرنوشت خودشان شرکت داد و به همین دلیل روی انتخابات آزاد فوق العاده تکیه داشت. تاکید داشت مردم از طریق نمایندگان خودشان بتوانند در تصمیم گیریهای کلان مملکت نقش داشته باشند و با تصمیمات خود جامعه را به سوی آزادی ببرند و جامعه اگر آزادی بر آن حاکم باشد یک جامعه سالم و پویا خواهد بود.
سؤال آقای دکتر مطالبی که عنوان کردید از طرف آیت الله طالقانی به طور قطع از سی و شش سال گذشته تا به امروز تعمیم داشته و اگر امروز حضور داشتند صددرصد باز روی این مسائل تکیه داشتند. نظر شما چیست؟
قطعاً اگر حضور داشتند روی این مسائل پافشاری میکردند و نیاز جامعه هم بوده.
به نظر شما دلایل اصلی ترک حوزه توسط طالقانی چه بود؟
البته ایشان دلایل را بیان نمیکرد ولی اغلب از صحبتهایش برداشت میکردیم و در بعضی مواقع هم از پاسخ سؤالات میشد فهمید نظرشان در موارد مختلف چه بوده. بنابر این من استنباطم این است که از نظر ایشان در حوزه روی قرآن کمتر بحث میشود وبیشتر روی احادیث کار میشود. احادیث هم اینگونه کار میشد که شیخ مفید این را گفت، شیخ صدوق این را گفت همه تکرار این مسائل بود و روی قرآن که اساس دین است و پویایی دین اسلام با قرآن مقدور خواهد بود کمتر بحث میشد، و به این دلایل خود را از حوزه بیرون کشید و متمرکز کرد روی قرآن و در درسهای قرآنی که اول در مسجد قنات آباد داشت و بعد هم به مسجد هدایت آمد وبحث بازگشت به قرآن را پیش برد. اعتقاد داشت که تاکید بر قران باعث پویایی اسلام میشود. یک مطلبی را هم که ایشان مبتکرش بود این بود که در گذشته وقتی قرار بود مطلبی توسط روحانیون عنوان شود، یک روحانی بالای منبر یا تریبون میرفت صحبت میکرد بقیه هم باید گوش میدادند صحبت هم که تمام میشد جلسه پایان مییافت. ایشان این سد را شکست که به نظر من این نکته خیلی مهم است. ایشان بعد از صحبت پرسش و پاسخ را مطرح کرد، یعنی اگر نسبت به حرفهایی که من زدم ایرادی اباحی چیزی دارید عنوان کنید من پاسخ میدهم و به همین دلیل بود که مسجد هدایت شبهای جمعه در جلسات ایشان مرکز روشنفکران شده بود. دانشجوها، مهندسین، دکترها و روشنفکرهای مسلمان به آنجا میآمدند هم حرفهای تازه میشنیدند و هم میتوانستند نقد بکنند. نقد بر گوینده یک مطلبی بود که از ابتکارات ایشان بود. البته بعداً دیگران هم پیروی کردند و اثرات بسیار جالبی هم داشت. حتی بنده خیلی شفاف یادم هست که برخی سؤالات را که برای پاسخ آن مهیا نبود میگفت اجازه بدهید در جلسه بعد پاسخ دهم چون نیاز به مطالعه دارم تا بتوانم پاسخ بدهم.
شما تا چه حد طالقانی را در طرح بازگشت به قران موثر می دانید؟ زمینه های طرح این ایده توسط ایشان چه بود؟
همان طور که عرض کردم اصولاً طرح بازگشت به قرآن رو ایشان یک کار پایهای و اساسی برای اسلام میدانست، البته احادیث را هم رد نمیکرد که فقط روی قران تاکید کند بلکه به احادیث هم معتقد بود ولی، اعتقادش این بود که اینقدر که روی احادیث تکیه میشود و مراحل مختلفش رو طی میکند روی قرآن نمیشود. در حالی که اساس در دین ما، قرآن است احادیث تکمیل کننده آن است که سنت رسول خدا و اولیای دین بوده. در این مورد پافشاری داشت یک مدتی بعد از ترک حوزه مورد کم محبتی عدهای از اهالی حوزه قرار گرفت، ولی این کم محبتی باعث نشد که از تصمیم خودش منصرف بشود. چون یک زمان ممکن است انسان با هملباسها، هم طبقهایهایش مورد کم مهری قرار گیرد و ممکن است به این خاطر در نظرش تعدیل بکند ولی ایشان دقیقاً میگفت این رفتار باعث نشد من از تصمیم خودم منصرف شوم چون من این تشخیص را دادهام که بازگشت به قرآن میتواند در پویایی اسلام نقش بسیار اساسی داشته باشد. در همین زمینه ایشان مسئله دیگری را هم خیلی تکیه داشت و آن مسئله امر به معروف و نهی از منکر بود. میگفت این مسئله باعث پویایی دین اسلام است و از اوامر واجب است. جزء واجبات هر مسلمانی است که باید امر به معروف و نهی از منکر بکند و آنوقت وارد مصادیق و دستورات هم به طور کامل میشد. استاد مطهری هم بعداً در جلسات پرسش و پاسخ مطرح کردند و امر به معروف و نهی از منکر را یک مسئله بسیار ضروری میدانستند. البته به شیوه صحیحش و تأثیر دارش طوری باید اقدام شود که حتماً تأثیر داشته باشد و در غیر این صورت اثر عکس دارد و تمام شرایط این امر رو هم عنوان میکرد.
کدام ویژگی طالقانی او را از سایر مبارزان متمایز می کرد؟
یکی از ویژگیهای ایشان که خیلی بارز بود مسئله مصرف وجوهات شرعی بود. اصراری نداشت که حتماً باید سهم سادات و امام را به من بدهید. میگفت بعضی از شماها در مصرف این از ما اولیتر هستید. قبل از انقلاب من یادم هست که میرفتیم وجوهاتمان را به ایشان بدهیم و حسابهای مالیمان رو تسویه کنیم ایشان نمیگرفتند میگفتند پیش خودتان باشد و خودتان به شکل درستش خرج بکنید. در حالی که این پدیده را در افراد یا نمیبینید یا به صورت دیگری میبینید، چون میدانست قبل از انقلاب در کارهای مخفی که برای پیروزی انقلاب میکردیم هزینههای سنگین هم داشتیم. از طریق افرادی که میفرستاد، دختر ما یک پولی را میآوردند به من میدادند و میگفتند ایشان داده، چون با من قرار گذاشته بود که اگر وجوهاتی را ضروری بدانم به شما میدهم که در این کارها مصرف بکنید. این یک خصلتی بود که با بقیه فرق داشت. در گذشته و در الآن هم من سراغ ندارم کسی این روش را داشته باشد. مطلب دیگر تواضع ایشان بود. وقتی به یک مجلس وارد میشد حتماً نمیرفت در صدر مجلس بنشیند. هر جا در ابتدا خالی بود همانجا مینشست و این تواضع محبوبیت عجیبی در دل افراد ایجاد کرده بود. چون الآن میبینید در محافل بعضی از آقایان روحانیون که میآیند حتماً در صدر مجلس باید باشند شاید ایشان میخواست این مفهوم را برساند که صدر مجلس آنجایی نیست که فکر میکنید اگر نشستم حتما درست عمل میکنم، در واقع آنجا صدر مجلس است که کسی که آنجا مینشیند اگر درست عمل کند آنجا صدر مجلس است نه آنجایی که تریبون و تشکیلات و چیزهای دیگر است. و اکثر آقایان روحانیون در مجالس به آن جاب بالاتر میروند. این تواضع ایشان هم خیلی مهم بود ما جلسات و دورههای زیادی داشتیم که مثل جلسات ماه رمضان بود که ابتدا سخنرانی بود و بعد هم مراسم افطار. تا جلسه تمام میشد به ایشان پیشنهاد میکردیم که نماز جماعت بخوانیم ایشان میگفت حتماً باید یک نماز خوانده شود تا یک افطار به ما بدهید؟ اگر نماز رو نخوانیم افطار نمیدهید؟ این حرکات فردی ایشان عجیب بود. مثلاً برنامه نماز جماعت در خانهای بود. قاعدتاً صاحبخانه جانماز بسیار خوبش را میگذاشت برای آقا که جانماز نفیسی بود. ایشان وقتی میخواست نماز بخواند جانماز را پشت و رو میکرد و مهر رو روی آستر جانماز میگذاشت و نماز میخواند. میگفت اگر میخواهی توجهت بیشتر به سوی خدا باشد باید این زرق و برقها کمتر باشد و سعی کنید در سادگی و آرامش به سوی خدا بروید و بهتر میتوانید. حدیث هم داریم که اولیای الهی وقتی به نماز میایستادند آسمان به لرزه در میآمد و طوری میشد که هیچ کس ایشان را نمیشناخت برای اینکه میدانستند به کجا میخواهند بروند. میخواهند با خدای خودشان صحبت بکنند. امام سجاد در سجده آنقدر اشک میریختند که محل سجده خیس میشد. ایشان سعی بر این داشت گونهای عمل و اجرا کند که واقعیات دین بیشتر جلوه کند نه ظواهر و تشریفات. به طور کلی این تفکر امروز کمتر خریدار دارد.
حتی در مراسمی هم که برای دست بوسی میرفتند ایشان اصولاً مخالف این طور دست بوسها بود. شما فرض بکنید که در مجلس خبرگان رهبری که ایشان نماینده بود برای اینکه آن تشریفات نباشد روی زمین مینشست. عکس آن هم موجود است که میخواست بگوید تشریفات را کمتر بکنیم به محتوا بیشتر بپردازیم.
از شما ممنونم و روزهای بسیار موفقتری از خدای متعال برای شما مسئله دارم.
موافق هستید که همه ایام سال یاد این بزرگان بکنیم نه فقط به مناسبتی؟
قطعاً باید باشد قطعاً در هر قسمتی هر چقدر یا اینها گفته شود و خصوصاً از زبان کسانی که با ایشان بودند اینها درسهای آموزندهای است و این را تنها به سالگرد فوتشان نباید موکول کنیم. باید مثلاً در ۱۴ اسفند که روز – دکتر مصدق است. ایشان آنجا صحبتها کرده مطالبی داشته روشهایی داشته و اینها خوب است که در مواقع مختلف صحبت شود. من به شما تبریک میگویم که این تفکر را دارید.