حسین راغفر اقتصاددان در گفتگوی اختصاصی با مستقل:
کودتای احتمالی ویرانگرتر از ۲۸ مرداد
فضای ملتهب اقتصادی و احتمال ادامه نوسانات شدید ارزی موجب شد به سراغ حسین راغفر کارشناس برجسته اقتصادی برویم و از او بپرسیم نرخ ارز در کجا خواهد ایستاد؟

فضای ملتهب اقتصادی و احتمال ادامه نوسانات شدید ارزی موجب شد به سراغ حسین راغفر کارشناس برجسته اقتصادی برویم و از او بپرسیم نرخ ارز در کجا خواهد ایستاد؟ گفتگوی ما را بخوانید:
- به نظر شما جامعه تا چه نرخی از دلار را تحمل میکند؟
سال گذشته شاهد بودیم مردم ۳۵۰۰ تومان را نتوانستند تحمل کنند و قادر به تقاضای موثر در بازار نبودند. در سال ۹۶ بالغ بر ۲۴۰۰۰ میلیارد تومان افزایش تولید ناخالص داخلی داشتیم که در این مدت ۱۹۲۰۰ میلیارد تومان آن افزایش موجودی انبار بوده است، یعنی حدود ۷۴ درصد این افزایش تولید مصرف نشده است و معنی آن کمبود تقاضا است. وقتی دلار ۳۵۰۰ تومان بود بعضی از اقلام هم با ۲۸۰۰ تومان وارد شده بودهاند پس حجم زیادی تولید و انبار شدند. این نشان میدهد که آستانه تحمل مردم برای نرخ ارز چیست و طبیعی است که هرچه این قیمت افزایش یابد رکود بیشتر میشود. این افزایش نرخ ارز در واقع سیاستهای صندوق بینالمللی پول میباشد که در ایران دنبال میشود.
- خط فقر را تا پایان سال ۹۷ روی چه رقمی پیشبینی میکنید؟
ارزیابی ما این است که اگر دلار مابین ۸۰۰۰ تا ۹۰۰۰ تومان قرار بگیرد نصف جمعیت کشور زیر خط فقر قرار خواهند گرفت.
- پیشنهاد شما برای حل مشکل ناکارآمدی دولت چیست؟
مسئله فقط ناکارآمدی دولت نیست بلکه ناکارآمدی سایر قوا یعنی مجلس و قوه قضائیه هم میباشد. مشکلاتی که امروز شاهد آن هستیم ریشه در عملکرد ضعیف این قوا و همچنین سایر نهادها دارد. در مورد راه حل نیز باید گفت که: برای برون رفت از این شرایط بازار ارز ثانویه باید متوقف شود و نظام تقاضا برای ارز باید کنترل شود. این مسئله شامل کنترل واردات و ممانعت از واردات کالاهای لوکس به کشور و شفافیت روند عرضه ارز میشود. ارز دولتی باید به تامین کالاهای اساسی جامعه اختصاص داده شود و این که نظام توزیعی برای گروههای درآمدی پایین جامعه ایجاد شود و قیمت ارز بر حسب نیاز تولید کننده تعیین شود. از آنجا که تولیدکنندهها از منابع کشور استفاده میکنند و صادرات انجام میدهند و اکثر صادرات کشور شامل مواد خام یا وابسته به مواد طبیعی است، آنها باید تعهد ارزی بسپارند و منابع ارزی خود را به بانک ارزی ارائه کنند و بانک مرکزی باید آن منابع را برای استفاده عمومی قرار دهد.
- در ادامه همین سوال، شما پیش از این از واژه کودتای ارزی استفاده کرده بودید. اگر امکانش هست در این خصوص کمی بیشتر توضیح بدهید.
بنده مقاله ای نوشتم و در آن جا از اصطلاح کودتای ارزی استفاده کردم و توضیح دادم تلاش برای افزایش نرخ ارز باعث ایجاد نارضایتی و اغتشاش در نظام اقتصادی کشور خواهد شد. شواهد نشان می دهد که این اقدامات همسو با سیاستهای تحریمی دولت ترامپ و با هدف ایجاد نارضایتی و برانگیختن مردم و ناآرامی در کشور صورت گرفتند. در ادامه شاهد اعمال فشار غربیها و دولت ترامپ از طریق نهادهای بین اللملی و حقوق بشری بر ایران بودیم.
این الگو مشابه اقداماتی است که آمریکا قبلا در روسیه دوره یلتسین و کشورهای آمریکای لاتین، خصوصا شیلی، انجام داده است. یلتسین به دلیل مخالفت مجلس با سیاستهای صندق بین اللملی پول مجلس را به توپ میبندد که بعدها مشکلات زیادی برای اقتصاد روسیه ایجاد کرد. که منجر به رشد الیگارشی و مافیای عظیم اقتصادی در روسیه شد و سرمایههای بسیار کلان را از قبل فرایندهای خصوصی سازی به دست آوردند. متاسفانه همین شواهد را در ایران مشاهده میکنیم. چندی پیش اخباری منتشر شد که تایید کننده همین ماجرا بود. برای مثال یکی از کارکنان اسبق افبیآی اعلام کرد اطلاعات موثقی از ماموران امنیتی امریکا دارد که درحال پیگیری کودتا در ایران هستند. بعد از او هم یک سیاستمدار آمریکایی به اسم رند پول که دوره قبل کاندیدای ریاست جمهوری بود نکاتی درمورد تلاش امریکا برای کودتا در ایران بیان میکند و هشدار میدهد کودتا در ایران با کمک عربستان و اسرائیل و منافقین میتواند فاجعهای بزرگتر از کودتای ۲۸ مرداد به دنبال داشته باشد. مسئولین جمهوری اسلامی باید با وسواس و دقت بیشتر به وقایعی که این روزها اتفاق میافتد بنگرند.
- فرمودید که مجلس و قوه قضائیه و سایر نهادها باید اقداماتی انجام دهند. مجلس دقیقا چه اقداماتی را می تواند انجام دهد که فوری و موثر باشند؟
مجلس اصلیترین محرک این بازار ثانویه ارز است. کمیسیون اقتصادی مجلس باید بحث آزاد سازی قیمت ارز را مطرح کند. در ادامه باید ریشه یابی شود که چه منطقی پشت بازار ثانویه است و توصیه چه کسانی بوده.
- لطفا درمورد بازار ثانویه ارز بیشتر توضیح دهید.
حامیان این طرح معتقدند که باید قیمت ارز در بازار آزاد تعیین شود و منطق این بازار این گونه است باید یک بازار اولیه وجود داشته باشد که نیازهای اساسی مردم با دلار رسمی تامین شود و مابقی نیازهای ارزی کشور باید از طریق بازار ازاد تامین گردد. درنتیجه بنگاههای کلان اقتصادی مانند صنایع فولاد ، پتروشیمیها و صنایع معدنی که یارانه بسیار عظیمی دریافت میکنند محصولاتشان را با یارانههای عظیم صادر میکنند و ارز حاصل از آن را به بانک مرکزی ارائه نمیکنند و در بازار ازاد به قیمت های که مایل هستند میفروشند. بنابراین ما یک هم سویی بین سیاست های تحریمی دولت امریکا و این تلاشها میبینیم.
- به عنوان سوال آخر اگر مطلب ناگفتهای در مورد موضوعی که صحبت کرد بفرمایید؟
به نظر این ناکارآمدی در کشور عمومی هست و گروههایی با انگیزههای متفاوت در کشور با هم در تلاش هستند تا قیمت ارز را افزایش دهند. پیش بینی ما این است که با رانت ارزی به وجود آمده تا پایان سال ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار میلیارد تومان به جیب انحصار طلبان میرود که این معادل بودجه جاری کشور است. این منابع عظیم بسیار تورمزا هستند و ممکن است حدود ۱ میلیون شغل را مستقیما و ۱ میلیون شغل دیگر را هم به صورت جانبی نابود کنند. این یکی از همان اهداف اصلی سیاست های تحریمی امریکا در ایران است. این موضوعی مهم و قابل تامل است که نهادهای امنیتی باید آن را پیگیری کنند.
تاپایان سال بیش از ۵۰ درصد کشور زیر خط فقر قرار میگیرند و ما در بعضی نقاط دچار قحطی خواهیم شد که به دلیل ناتوانی در تامین نیازهای اساسی جامعه بهوجود خواهد آمد و نرخ تورم به نزدیکی ۷۰ درصد میرسد. به همین دلیل باید مسئولین کشور این شاخصها را اخطارهایی اساسی در نظربگیرند و باید بدانند ادامه چنین وضعیتی در کشور اصلا قابل تحمل نیست و بهترین خوراک برای ناآرامی و مداخلات خارجی درکشور خواهد شد.