علی نظری در گفتگو با ماهنامه تجارت پیشه:
مردم دوباره به اصلاحات و روحانی اعتماد میکنند
وی در این گفتوگو پیرامون نسبت مشارکت مردم با نتایج آرا گفت: «هنگامی که به انتخابات سی و هشت سال اخیر مینگریم، بخصوص پس از جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶، به صورت قانونی نامرئی، هر انتخاباتی که مشارکت مردم بالا بوده است، اصلاحطلبان رأی خیلی خوبی آورده و اکثریت را به دست آوردهاند. نمونههای دیگرش مجلس ششم، شورای اول، ریاست جمهوری ۹۲ و مجلس ۹۴. برعکسش نیز همین طور. در انتخاباتهایی که مشارکت مردم کم بوده جناح اصولگرا با بهرهگیری از اقلیت مصمم خود توانسته است عنان انتخابات را به نفع خود بگرداند.»

رویکرد شهرداری تهران نسبت به حوادث چند وقت اخیر از جمله پلاسکو، توجه مردم را نسبت به انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا افزایش داد؛ به صورتی که اگر نگاهی به شبکههای اجتماعی بیاندازیم روزانه حجم زیادی مطالب در این زمینه منتشر میشود. حال که در آستانه انتخابات دور چهارم این شوراها هستیم به سراغ علی نظری، نماینده مجلس ششم و فعال سیاسی اصلاح طلب رفتیم. وی در این گفتوگو پیرامون نسبت مشارکت مردم با نتایج آرا گفت: «هنگامی که به انتخابات سی و هشت سال اخیر مینگریم، بخصوص پس از جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶، به صورت قانونی نامرئی، هر انتخاباتی که مشارکت مردم بالا بوده است، اصلاحطلبان رأی خیلی خوبی آورده و اکثریت را به دست آوردهاند. نمونههای دیگرش مجلس ششم، شورای اول، ریاست جمهوری ۹۲ و مجلس ۹۴. برعکسش نیز همین طور. در انتخاباتهایی که مشارکت مردم کم بوده جناح اصولگرا با بهرهگیری از اقلیت مصمم خود توانسته است عنان انتخابات را به نفع خود بگرداند.»
با این توضیحات، به نظر شما جبهه اصلاحات و حامیان دولت تا چه میزان در این انتخابات موفق خواهند بود؟ آیا مانند انتخابات ۹۲ و ۹۴ باز باید در انتظار پیروزی چشمگیری برای این جریان باشیم یا شرایط به وجود آمده، پس از این انتخاباتها مردم را از رای دادن به این جریان منصرف کرده است؟
برخی رسانههای جریانی مطالب مختلفی در این زمینه مطرح و انتشار میدهند و تصویر خاصی از شرایط جامعه به نمایش میگذارند. اما اگر مقدمه پیشین من به وقوع بپیوندد و ما شاهد حضور حداکثری مردم در عرصه انتخابات باشیم رویکرد قاطبه مردم، فارغ از این تبلیغات به نمایش گذاشته خواهد شد. هنگامی که به انتخاباتهای سی و هشت سال اخیر مینگریم، بخصوص پس از جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶، به صورت قانونی نامرئی، هر انتخاباتی که مشارکت مردم بالا بوده است، اصلاحطلبان رای خیلی خوبی آورده و اکثریت را به دست آوردهاند. نمونههای دیگرش مجلس ششم، شورای اول، ریاست جمهوری ۹۲ و مجلس ۹۴. برعکسش نیز همین طور. در انتخاباتهایی که مشارکت مردم کم بوده جناح اصولگرا با بهرهگیری از اقلیت مصمم خود توانسته است عنان انتخابات را به نفع خود بگرداند. اما من به عنوان یک فعال رسانهای و سیاسی به نظرم این بار هم شانس پیروزی اصلاحطلبان بر اصولگرایان بسیار بالا است، زیرا به دلیلی که قبلتر اشاره کردم مشارکت مردم در این انتخابات بالا خواهد بود.
البته این انتخابات تفاوت کلیدیای با سایر انتخابات گذشته دارد و آن فقدان آیتالله هاشمی رفسنجانی است. به نظر شما این فقدان در نتیجه انتخابات و یا حتی اجماع نیروهای اصلاحطلب و دولت تاثیرگذار است یا خیر؟
من پیشتر مقالهای در زمینه نوشتهام. در آن تعبیری پیرامون آیتالله هاشمی دارم که به نظرم در اینجا نیز صدق کند. من معتقدم آیتالله هاشمی رفسنجانی مانند آیتالله بهشتی از معدود شخصیتهای انقلاب هستند که پس از مرگ هم ادامه پیدا میکنند. این شخصیتها با مرگ یا شهادتشان تمام نمیشوند. آیتالله دکتر بهشتی پس از شهادت خط و جریانی را به وجود آورد که چندی بعد در تمام کشور حاکم شد. آیتالله هاشمی رفسنجانی هم مانند شهید بهشتی است. او زمانی که در قید حیات بود خود موجب برکت و نعمت بود. من فکر میکنم ممات ایشان نیز راهشان را مستحکمتر و پررهروتر میکند. پیامی که مردم در تشیع جنازه آیتالله هاشمی رفسنجانی دادند، پیامی کاملاً روشنی بود. این افراد قطعاً در انتخابات پیشِرو، یعنی ۲۹ اردیبهشت ۹۶ ساکت نخواهند نشست؛ زیرا پیام روشن آیتالله هاشمی که اخیراً خانوادهشان نیز اعلام کردند، تداوم ریاست جمهوری حسن روحانی بوده و من فکر میکنم مردم برای آنکه وفاداری خود را به ایشان نشان دهند قطعاً در انتخابات شرکت خواهند کرد. مخالفان هاشمی در این مواجهه که با ایشان خواهند داشت نیز به نظر من دوباره شکست خواهند خورد و این پیام ویژه را از مردم ایران دریافت خواهند کرد.
به انتخابات ریاست جمهوری اشاره کردید. تبلیغات برخی از رسانهها، از جمله صدا و سیما، که عملاً در صف مقابلهگران دولت قرار گرفته و بر مشکلات اقتصادی جامعه تأکید ویژه میکند، به نظر شما تا چه میزان در نتیجه انتخابات تأثیرگذار خواهد بود؟
در این که صدا و سیما کمر همت را بسته تا به عنوان تریبون انتخاباتی مخالفان روحانی باشد و دولت را تخریب کند، شکی نیست. اما شما دیدید همین صدا و سیما در جریان انتخابات خبرگان دوره قبل، لیست آیتالله هاشمی را با عنوان لیست انگلیسی مطرح ساخت. این رسانه تصور میکرد با بیان این مطالب اقبال مردم را نسبت به لیست منتسب به آیتالله هاشمی کم میکند و از این عبارت با عنوان اسم رمز استفاده کردند؛ اما مردم آمدند و بر خلاف تبلیغات گسترده به لیست ایشان رأی بسیار بالایی دادند. در کنار آن هم به لیست آقای خاتمی در انتخابات مجلس هم رای مطلق دادند. اتفاقی که برای اولین بار در کشور رخ داد. به صورتی که در انتخابات مجلس، نفر اول اصولگرایان با نفر آخر لیست امید بیش از سیصد هزار رأی فاصله داشت. بنابراین مردم به صدا و سیما در این موارد اعتمادی ندارند و این رسانه کارایی خود را در این زمینهها از دست داده است. البته هنوز هم مؤثرترین تریبون تبلیغاتی کشور است. اما شبکههای اجتماعی خودشان هر کدام به شکل یک ستاد مبدل شدهاند. به نظر من علیرغم موج تبلیغاتی صدا و سیما و جریان مخالف دولت که به راه انداختهاند، مردم ما متوجه امور هستند و میدانند که مشکلات اقتصادی که در کشور ایجاد شده، میراث دولت آقای احمدینژاد است و دولت روحانی در دور اولش اگر خیلی هنر کند آوار بردار ویرانگری و خرابکاری هشتساله آقای احمدینژاد به پایان خواهد رساند. این پیامی بوده که در بطن جامعه و در لایههای مختلف آن منتقل شده و مردم به این نکته رسیدهاند. ما مبالغ نجومی در دوره احمدینژاد درآمد نفت داشتیم. رقیب ما در منطقه، عربستان سعودی بود و همین حدود درآمد را کسب کرد. آنها الان در صندوق بینالمللی پول هفتصد میلیارد دلار ذخیره ارزی دارند، در حالی که وقتی کشور ایران به آقای روحانی تحویل داده شد، یک کشور بدهکار بود. دولت به بانکها بدهکار بود، بانکها به صندوقهای بیمهای و تأمین اجتماعی و… این وضعیت نابسامان در کنار فاجعه سیاست خارجه ما، میتوانست کشور را به نابودی کامل بکشاند. حال که دولت آقای روحانی با مدیریت حساب شده در عرصه داخلی، و برجام، در عرصه خارجی، توانسته بخشی از این مشکلات را حل کند، به نظر میرسد مردم بصیر ما هم به پاس این زحمات، بار دیگر رأی اعتماد خود را به روحانی و حامیانش در انتخابات ۹۶ در صندوقهای رأی بیاندازند.